در جست و جوی یک نفس هوای پاک در تهران نباشید زیرا:
هوای تهران بس ناجوانمردانه آلوده است.
1. اتومبیل: داشتن یک اتومبیل قراضه، اصلاً ویلچر موتور دار! در تهران افتخار است. اما چون قراضهگی فقط به قیافه نیست. پس داشتن ماشین بدون رنگ ساخت ده سال پیش افتخار نیست! در تهران اتومبیل های نویی که جایگزین خودروهای فرسوده شدند به مدد خودروسازانِ مونتاژکارِ بیعلم، فنآوری احتراق بسیار قدیمی دارند. در تعیین میزان آلوده کنندهگی یک اتومبیل مثلاً کیفیت کمک فنر عقب تأثیری ندارد! بلکه مجموعهی احتراق است که موجب آلودگی میشود. در مورد اتومبیل و اتومبیل ساز ها در ایران که تازه به واردات خودرو اعتراض هم دارند، حرف خیلی زیاد است، من و شما کم گفتهایم.
2. معاینهی فنی: حسب گاوبندیای که معلوم نیست چه کسی با چه کسی کرد، اتومبیلی که همین جوری از کارخانه در میآید و نیاز به تعمیر دارد تا پنج سال نیازی به معاینهی فنی ندارد. مردمِ بیتربیت و نادان مغرب زمین که اتومبیلها را در پنج سالهگی بازنشسته میکنند اگر در ایران زندگی کنند، وقتی ماشینشان را برای بازیافت میبرند که هنوز معاینهی فنی ندارد. مانند کسی که پیر میشود و میمیرد در حالی که هرگز پیش دکتری نرفتهاست!
3. ترافیک: یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا ترافیک است. ترافیک هم که ظاهراً حلاش خیلی سخت است. امّا برای اینکه بتوانید تصور کنید که ترافیک غیر از تعداد خودروها به کیفیت خودرو هم بستگی دارد، باید به تعداد زیاد اتومبیلهای خراب یا کند و خسته توجه کنید که ترافیک ایجاد میکنند.
4. کارخانهها: معلوم نیست در این وانفسا چه کسی برای تولید محصولات دست پایینی مثل سیمان هوای اطراف را در این حد آلوده میکند. قدیمها یک زمستان در اوج آلودگی از رشت میآمدیم از کارخانهی سیمان آبیک به سمت تهران همه چیز تیره و تار بود. در این میان یکی گفته است که اگر بشود به شرکت گاز بگوییم که این کارخانه ها در این آلودگی به جای مازوت گاز طبیعی بسوزانند چه قدر خوب میشود! مسئول محترم! وقتی دولت را کلاً تعطیل مینمایید این کارخانهها هنوز باید روشن باشند؟
5. بالا بودن مصرف سوخت در مصارف خانهگی: حتی اگر بهینه ترین محصولات را داشته باشید، رابطهی مصرف سوخت و آلودگی یک رابطهی خطی است این یعنی وقتی گرما از خانهی شما ـ به سهولت ـ هدر میرود، آلودگی بیشتری از دودکش بیرون میرود. یعنی صرفه جویی در مصرف سوخت موجب کاهش آلودگی هوا میشود.
6. عدم توجه به اثر تجمعی: در زمانی که به خاطر پایداری هوا، نرخ تجمع آلایندهها قوت میگیرد، متأسفانه همیشه تا سر حد بحران صبر میکنیم بعد همه چیز را تعطیل میکنیم. از دو جهت ضرر هم سلامتی مردم و هم ضرر ناشی از تعطیلی و مسافرت اجباری به نوار شمالی که آن هم گرفتاری های زیادی دارد. یقیناً اگر مدتی قبل از پایداری شدید هوا، طرح زوج و فرد سراسری، تعطیلی موقت واحدهای آلاینده و برخورد با خودروهای دودزا اجراشود، قطعاً کار به تعطیلی پایتخت نخواهد کشید.
7. ایدههای احمقانه: شاید باور نکنید اما اگر ایدههای احمقانهای که توسط برخی دانشمندان داده میشود نباشد و این دسته از بزرگان پاییز و زمستان را سکوت اختیار کنند، آلودگی هوا کمتر میشود، زیرا انتشار این ایدههای احمقانه و جلب توجه مردم و برخی خیرخواهان ناآگاه به این حرفهای بیاساس موجب ایجاد امید واهی و کاهش تلاش همگانی برای بهبود محیط زیست میشود. به عنوان مثال میتوان از ایدهی آب پاشی تهران سخن گفت که طراحانش از آن به عنوان بهترین راه حل و کشتی نجات تهران سخن رانده بودند.
8. اتوبوسهای خرفتِ همیشه روشن: اتوبوسهای بزرگ، سنگین، کند و خرفتی که یکی از عوامل ایجاد ترافیک در تهران هستند، متأسفانه همیشه روشناند. احتراق مصیبت بار سوخت دورهی ناصری در اتوبوسهای دورهی ناصری هم که نیازی به ذکر ندارد.
9. شهر شیب دار: تهران اگر مسطح بود، وضعش کمی بهتر بود. چون مردم بیشتر میتوانستند، پیاده یا با دوچرخه حرکت کنند امّا شیب بسیار مانع میشود تا افراد پیاده یا یا با دوچرخه نتوانند بیرون بیایند.
10. آلودگی: خودش یک عامل برای تشدید خودش است. این اتفاق در حلقههای مختلفی میافتد برای مثال در شرایط گرد و خاک و آلودگی فعلی تهران، مردم بیشتر نیازمند استحمام هستند لذا انرژی بیشتری مصرف میکنند و این یعنی وسایل گرمایش ساختمانی آلودگی بیشتری تولید خواهند کرد. همین آلودگی موجب میشود تا رغبت افراد برای استفاده از وسایل نقلیهی عمومی کاهش پیدا کند.
11. برجهای خائن: مسئولین شهرسازی این دیار، از دیرباز گوششان بدهکار نصایح پیران این فن نبوده و نیست، اما خواهد بود؛ اگر من و شما فکرهایی بکنیم! از وقتی که بلندمرتبهسازیها در این شهر پاگرفتند، بودند دلسوزانی از قشر دانشگاهیان که به مسئولان تذکرهای شهرسازانه بدهند و آن ها را از عواقب مجوزهای بیفکرانه برای برج سازی در هر گوشه ای از شهر برحذر دارند. بلندمرتبهسازی در بسیاری از نقاط شهر تهران که شاهرگهای اصلی ارتباطی برای گذر بادهای غالب هستند، بزرگترین خیانت زیست محیطی است. اگر از فراز یکی از کوههای تهران به شهر نگاهی بیندازید، تمرکز هوای خاکستری رنگ را در محلههایی بیشتر میبینید، مخصوصاً آنها که درهمانند هستند، مثل زرگنده، فرشته و ... . ساختمانهای بلند در حاشیهی شمالی این محلات، مسیرطبیعی باد غالب شمالغرب را که بهترین ابزار بهحرکتدرآوردن و دورنمودن هوای آلوده از آسمانشان است، منحرف کرده و هوا را آنقدر راکد نگاه میدارد تا در ساعتهایی از روز صدای آمبولانسهایی که ناقل بیماران قلبی هستند گوشتان را کر کند!
** گاوبندی به معنای زد و بند است.
دیدگاهها (۱)
مهدی ادیب
۰۱ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۴۳
در پناه خدا باشی برادر